رویای خدا-۱۴

  • جای بوسه ت هنوز روی پیشونیمه. خیسیش .نرمیش . عشقش . آخ...

  • گرماش همه ی وجودمو سوزوند .لرزوند . تنم طاقت این گرما رو نداشت.آخه تو این فاصله ها خیلی ضعیف شده .


  • نمیذارم هیچوقت رطوبت نفست از روی صورتم بره. بوی نرگس تازه میدی .غنچه های اول زمستون. زیر نم نم بارون


  • خدایا. تنهام نزار
نظرات 2 + ارسال نظر
امین یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:21 ب.ظ http://delstory.com

سلام. خوش حالم که برگشتی، دامینه.
راستی، قریبی نه، غریبی ;)

مطلبت هم آرام بخش بود.

شاد باشی.

امین پنج‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:51 ق.ظ http://delstory.com

باز که غیبت زد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد